آرتینآرتین، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

خاطرات آرتین

من آرتین در 10 بهمن در روز جشن باستانی سده بدنیا آمدم حالا ما یک خانواده سه نفری خوشبخت هستیم

شرین زبونی عسل مامانی

آرتین عزیزم سلام پسر خوشگلم امروز می خواهم با اجازهای تو توی وبلاگت اینبار خودم برات مطلب بنویسم گل مامان نمی دونی چقدر شیرین وبامزه حرف می زنی وکارای جالب میکنی که نمی خواهم یک لحظه اش از دست بدم سعی می کنم با دوربین این لحظات ضبط کنم تا در اینده وقتی بزرگ شدی خودتم اونهارو ببینی بشنوی فقطی کار اشتباه می کنی دعوات می کنم زود میای پیشم میگی مامانی دعوا نکن مامانی صدا نکن و برای اینکه دلم بدست بیاری با دستای کوچلوت نازم می کنی میگی نازی نازی . تو همه چیز مال خودت میدونی مثلا میگی خونه من ماشین من تلیژن من(تلویزیون)............. وهر چه که تو خونه است مطلق به تو مثلا از صبح که بیدار می شی dvd روشن می کنی و کارتونهای خودت نگاه می کنی تا وقتی...
5 آذر 1392

روز کودک

سلام چند روز پیش روز کودک بود مامانی بابای برام یک ماشین پلیس گرفتن جون من عاشق ماشین پلیسم هر وقت ببینم کلی ذوق می کنم خانواده مامانی اخر هفته اومدن خونه ما .مهساو صدرا هم برام پلیس موتورسوار اوردن خیلی خوشگل دایی هام هم یک سویشرت خوشگل وقتی خونشون بودم  بهم دادن خاله ساحلم کیک خوشمزه برام پخت دستشون درد نکنه هدیه مامانی و بابای   هدیه مهسا صدرا     هدیه دایی ها   ...
27 مهر 1392
1